چهارشنبه، 09 مهر 1404 - 11:59

مشارکت جوامع محلی؛ ستون لرزان اقتصاد پایدار در گردشگری ایران

تحلیل چالشی مجله سفرنویسان از مشارکت جوامع محلی در گردشگری ایران. بررسی آمار مالی ۱۴۰۳، شکاف درآمدی با رقبا (۷.۴ میلیارد دلار در مقابل ۵۰ میلیارد دلار) و نقش حیاتی آموزش در حفظ فره...

این گزارش تحلیلی-تحقیقی توسط مجله سفرنویسان و با هدف بررسی عمیق و چالش‌برانگیز وضعیت گردشگری مبتنی بر جامعه (CBT) در ایران، نقش توانمندسازی محلی در حفظ میراث فرهنگی و محیط زیست، و مقایسه عملکرد اقتصادی کشور با استانداردهای جهانی تهیه شده است.

 

فرصت‌های مغفول و ضرورت تحول

گردشگری مبتنی بر جامعه (Community-Based Tourism) یا (CBT) به عنوان یک رویکرد تحول‌آفرین و نوآورانه در بخش گردشگری مطرح شده است. مفهوم نظری این الگو، که از دهه‌های گذشته توسط سازمان جهانی گردشگری (UNWTO) ترویج شده است، بر محوریت مشارکت فعال جوامع محلی در برنامه‌ریزی، مدیریت، و تقسیم عادلانه منافع تمرکز دارد. بر اساس تعریف نظریه‌پردازانی چون شِیونز (Scheyvens, 1999)، CBT متمایز از گردشگری مرسوم است؛ زیرا هدف اصلی آن توانمندسازی جامعه، تضمین پایداری محیط زیستی و حفظ فرهنگ و هویت محلی است.   

این رویکرد نه تنها یک مدل مدیریتی، بلکه ابزاری برای توسعه پایدار است که مستقیماً با اهداف توسعه هزاره سازمان ملل متحد (SDGs) ارتباط دارد. تمرکز بر ایجاد اشتغال و کاهش نابرابری‌های درآمدی در سطح محلی، CBT را به طور مستقیم به تحقق SDG 1 (پایان دادن به فقر) و SDG 8 (کار شایسته و رشد اقتصادی) گره می‌زند.   

با وجود پتانسیل‌های بی‌نظیر فرهنگی، تاریخی و اکوتوریستی در ایران، که بستر اصلی توسعه گردشگری جامعه‌محور است، شواهد و آمارهای مالی نشان می‌دهد که کشور در حال حاضر با یک پارادوکس بزرگ مواجه است. در حالی که وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، گردشگری جامعه‌محور را یکی از چهار محور اولویت‌دار استراتژی صادرات خود معرفی کرده ، اما عملکرد ضعیف اقتصادی و ضعف در توانمندسازی‌های ساختاری، حکایت از وجود چالش‌های عمیقی در تحقق اصول بنیادین CBT دارد. تحلیل پیش رو، به بررسی این شکاف‌های عملکردی با استناد به داده‌های رسمی سال‌های ۲۰۲۴ و ۱۴۰۳ می‌پردازد و راهکارهای تحول‌آفرین را ارائه می‌کند.   

 

ابعاد اقتصاد گردشگری جهانی و شکاف عملکرد مالی ایران

سنجش موفقیت در توانمندسازی اقتصادی مناطق محلی، با وضعیت کل صنعت گردشگری مرتبط است. بر اساس داده‌های شورای جهانی سفر و گردشگری (WTTC)، سهم کلی سفر و گردشگری (T&T) از تولید ناخالص داخلی جهان در سال ۲۰۲۴ به رقم قابل توجه ۱۰.۹ تریلیون دلار رسیده است، رقمی که تقریباً ۱۰ درصد از کل اقتصاد جهانی را شامل می‌شود. این صنعت حیاتی همچنین منبع مهمی برای اشتغال است و در سال ۲۰۲۴، مجموعاً   ۳۵۷ میلیون شغل را در سطح جهان پشتیبانی کرده است، معادل تقریباً یک شغل از هر ۱۰ شغل. اهمیت این صنعت در مقیاس بین‌المللی با رشد هزینه‌کرد بازدیدکنندگان خارجی نیز آشکار می‌شود؛ به نحوی که هزینه‌کرد بازدیدکنندگان بین‌المللی در سال ۲۰۲۴ با ۱۱.۶ درصد رشد سالانه، به  ۱.۹ تریلیون دلار رسیده است. در سطح منطقه‌ای، داده‌های سه ماهه اول ۲۰۲۴، رشد‌های چشمگیری را در همسایگان ایران نشان می‌دهد؛ به عنوان مثال، عربستان سعودی  ۹۸ درصد رشد نسبت به سه ماهه اول ۲۰۱۹ را ثبت کرده است.   

بررسی آمار ایران در سال ۱۴۰۳ نشان‌دهنده یک تناقض آماری عمیق در این بخش است. در بُعد کمّی، آمارهای مثبتی از رشد تعداد گردشگران ورودی به کشور اعلام شده است؛ بر اساس آمارهای اعلامی رضا صالحی‌امیری، تعداد گردشگران خارجی ورودی به ایران با ۲۰ درصد رشد، از ۶.۳ میلیون نفر در سال ۱۴۰۲ به ۷.۳ میلیون نفر در سال ۱۴۰۳ رسیده است. با این حال، زمانی که این رشد کمّی در کنار درآمد حاصله قرار می‌گیرد، شکست اقتصادی آشکار می‌شود.   

در همین زمینه، بررسی مقایسه‌ای درآمد حاصله نشان‌دهنده یک بحران ساختاری در زنجیره ارزش گردشگری ایران است. درآمد صنعت گردشگری ایران از گردشگران خارجی در سال ۱۴۰۳ تنها ۷.۴ میلیارد دلار بوده است. این رقم در مقایسه با کشورهای منطقه‌ای مانند ترکیه که در همین دوره   ۵۰ میلیارد دلار و امارات متحده عربی که   ۵۲ میلیارد دلار درآمد گردشگری داشته‌اند، بسیار ناچیز است. به عبارت دیگر، درآمد امارات متحده عربی تقریباً   ۷۰۲ درصد بیشتر و درآمد ترکیه حدود ۶۷۵ درصد بیشتر از ایران بوده است. این شکاف عظیم در درآمد، پیامد عمیقی را برای هدف اصلی گردشگری مبتنی بر جامعه (توزیع منافع) به همراه دارد و نشان می‌دهد که ایران عمدتاً گردشگرانی با نرخ هزینه‌کرد بسیار پایین (Low-Yield Tourists) جذب می‌کند.   

ماهیت گردشگری مبتنی بر جامعه (CBT) حکم می‌کند که درآمد حاصله به صورت عادلانه به اقتصادهای خرد محلی تزریق شود تا اهداف کاهش فقر محقق گردد. با این حال، شکاف بزرگ میان پتانسیل و عملکرد (۷.۴ میلیارد دلار) نشان می‌دهد که زیرساخت‌های لازم برای خلق این ارزش و توزیع آن در سطوح محلی به شدت ضعیف است. کارشناسان اذعان دارند که صنعت گردشگری مدرن، برخلاف گذشته که صرفاً متکی بر آثار تاریخی بود، امروزه نیازمند خلق ارزش‌های جدید، به‌کارگیری فناوری‌های نوین و توسعه مدل‌های کسب‌وکار خلاقانه است. عدم موفقیت در افزایش درآمد کلی، دلالت بر این دارد که بخش عمده‌ای از گردش مالی محدود موجود، به جای هدایت مؤثر به سمت اقتصادهای خرد محلی (که نیازمند توانمندسازی مالی و آموزشی هستند)، نصیب بخش‌های سنتی‌تر گردشگری یا زیرساخت‌های دولتی شده است. فقدان توزیع عادلانه، انگیزه‌ای برای مشارکت واقعی جامعه محلی باقی نمی‌گذارد.   

 

گسست میان راهبردهای اعلامی و چالش‌های حکمرانی

سیاست‌های اعلامی دولت نشان می‌دهد که اهمیت CBT درک شده است، اما تحلیل بودجه و مقایسه با کشورهای موفق، نشان از یک گسست جدی میان استراتژی و اجرای عملی دارد که توسعه پایدار محلی را متوقف کرده است. وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، گردشگری جامعه‌محور را در کنار اکوتوریسم، به عنوان دو مزیت اصلی از چهار مزیت برای استراتژی صادرات گردشگری کشور شناسایی کرده است. در راستای این هدف، تمرکز بر مناطق روستایی و عشایری افزایش یافته و اعلام شده است که حدود ۱۰۰ روستا برای توسعه گردشگری جامعه‌محور شناسایی شده‌اند و سالانه ۸ روستا به عنوان نمایندگان ایران به سازمان جهانی گردشگری (UNWTO) برای پروژه «بهترین روستاهای گردشگری جهان» معرفی می‌شوند. اقدامات انجام‌شده شامل رفع نواقص، برگزاری دوره‌های آموزشی، و توسعه کسب‌وکارهای خرد و متوسط در روستاهای هدف، پیش از ارسال پرونده‌ها است. همچنین، در سطح دیپلماسی گردشگری، ایران به عنوان رئیس دوره‌ای مجمع گفتگوی همکاری‌های آسیایی (ACD)، شهر یزد را در سال ۲۰۲۴ به عنوان پایتخت گردشگری ACD انتخاب کرد و نقشه‌راه گردشگری ACD را با تمرکز بر توانمندسازی نیروی انسانی و گردشگری پایدار تدوین نمود.   

با این حال، توانمندسازی جوامع محلی در توسعه گردشگری، مستلزم تأمین «شرایط زمینه‌ای» است. پژوهش‌های دانشگاهی تأکید دارند که بدون سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های ضروری مانند جاده‌ها، اقامتگاه‌ها و امکانات بهداشتی، توانمندسازی اثربخشی لازم را نخواهد داشت. در اینجا یک تناقض نهادی مشاهده می‌شود: بسیاری از مناطق دارای پتانسیل بالای گردشگری، فاقد زیرساخت‌های حیاتی مانند آب، برق، اینترنت و محل‌های اقامتی استاندارد هستند. اگر گردشگری جامعه‌محور یک محور استراتژیک است، گزارش‌های ارزیابی عملکرد مالی مانند سند مرکز پژوهش‌های مجلس در مورد عملکرد قانون بودجه ۱۴۰۳ وزارتخانه باید نشان‌دهنده تخصیص هدفمند و کافی بودجه به زیرساخت‌های محلی باشد. اما فقدان رفع نواقص زیرساختی در مناطق هدف ، این فرض را تقویت می‌کند که سیاست‌گذاران به جای تمرکز بر ریشه‌های ساختاری (سرمایه‌گذاری‌های سنگین و زمینه‌ای)، بیشتر بر "کنش‌ها یا راهبردهای" نمایشی (مانند همایش‌ها یا دوره‌های آموزشی کوتاه‌مدت) تمرکز نموده‌اند.   

مقایسه استراتژی‌های اجرایی ایران با کشورهای موفق منطقه، پرده از یک ضعف نهادی عمیق برمی‌دارد. بررسی تجربه کشورهای همجوار مانند ترکیه و امارات، یا حتی گرجستان که رشد قابل توجهی داشته‌اند، نشان می‌دهد که فصل مشترک موفقیت آنها، وجود «عزم جدی دولت برای توسعه صنعت گردشگری»، «داشتن استراتژی دقیق بلندمدت و پایبندی به اجرای آن»، «ارائه مشوق‌های کارآمد دولتی» و «همکاری مؤثر میان بخش دولتی و خصوصی» بوده است. بر اساس گزارش پارلمان بخش خصوصی، وضعیت ایران در چهار شاخص کلیدی رقابت‌پذیری (سهم مستقیم گردشگری از تولید ناخالص داخلی، اشتغال، صادرات و سرمایه‌گذاری کل)، به طور مداوم پایین‌تر از کشورهای منطقه قرار دارد. این آمار نشان‌دهنده یک شکست در حوزه حکمرانی است و ضعف در عزم جدی دولتی، مشوق‌های ناکارآمد و نبود استراتژی پایدار، باعث شده است که دولت به جای محرک اصلی، به بزرگترین مانع (Bottleneck) توسعه پایدار و مشارکت جامعه محلی تبدیل شود.   

 

تأثیر آموزش‌های محلی بر حفظ میراث فرهنگی و محیط زیست

توسعه گردشگری جامعه‌محور نه تنها به آموزش‌های اقتصادی، بلکه به آموزش‌های فرهنگی و زیست‌محیطی عمیق نیاز دارد تا از پایداری منابع اطمینان حاصل شود. توانمندسازی اقتصادی از طریق ایجاد شغل باید مکمل برنامه‌هایی باشد که به صراحت هدف «حفظ فرهنگ محلی و محیط زیست» را دنبال می‌کنند تا از آسیب به منابع طبیعی و فرهنگی جلوگیری شود. متأسفانه، یکی از موانع اصلی تحقق گردشگری پایدار در ایران،   

ناآگاهی عمومی و عدم مشارکت جامعه محلی در فرآیند تصمیم‌گیری است. اگر جامعه محلی با مفهوم پایداری و ارزش‌های فرهنگی خود آشنا نباشد، افزایش حجم گردشگر (۷.۳ میلیون نفر) می‌تواند منجر به تجاری‌سازی سطحی (Commodification) فرهنگ و تخریب محیط زیست شود. یافته‌های پژوهشی (نظریه داده‌بنیاد در اکوتوریسم سمیرم) نشان می‌دهد که برنامه‌های توانمندسازی باید حتماً به  حفظ فرهنگ و هویت محلی متمرکز باشند.   

اگرچه در سطح کلان، توانمندسازی با چالش‌های جدی روبرو است، اما نمونه‌هایی از موفقیت‌های خرد در زمینه گردشگری تجربه‌محور وجود دارد که پتانسیل ذاتی جامعه ایران را نشان می‌دهد. برای مثال، برگزاری کارگاه‌های کوتاه‌مدت برای آموزش صنایع دستی مانند میناکاری در اصفهان، بافت ترمه در یزد، و فرش‌بافی در تبریز، به حفظ این هنرها در محیط‌های خانوادگی کمک می‌کند. همچنین، کلاس‌های آشپزی محلی (مانند آموزش کلم‌پلو در شیراز یا غذاهای گیلان) تعامل عمیق‌تر میان گردشگر و جامعه محلی را تسهیل کرده و از کسب‌وکارهای خرد حمایت می‌کند. علاوه بر این، سازمان‌های غیردولتی (NGOs) به دلیل نزدیکی به مردم محلی و تمرکز بر حفاظت از تنوع زیستی، نقش برجسته‌ای در توسعه بوم‌گردی مبتنی بر مشارکت جوامع محلی ایفا می‌کنند (مانند فعالیت‌های آنان در ژئوپارک قشم).  با وجود برگزاری دوره‌های رسمی راهنمایان ایرانگردی و جهانگردی ، سیستم آموزشی رسمی گردشگری ایران همچنان در زمینه ارائه آموزش‌های به‌روز و تخصصی به جوامع محلی برای "مدیریت ریسک"، "حفاظت زیست‌محیطی" و "نوآوری در خدمات" ضعیف عمل می‌کند. کشورهای پیشرو منطقه‌ای استراتژی‌های خود را متکی بر توانمندسازی نیروی انسانی برای «خلق ارزش‌های جدید» و «به‌کارگیری فناوری‌های نوین» بنا کرده‌اند. این در حالی است که آموزش‌های محلی در ایران اغلب در فاز اولیه (معرفی اصول اولیه اقامتگاه‌داری) باقی می‌ماند و به جوامع محلی مهارت‌های لازم برای مدیریت منابع طبیعی (اکوتوریسم)، مدیریت پسماند یا برندسازی کسب‌وکارهایشان را منتقل نمی‌کند.   

 

جمع‌بندی تحلیلی و راهکارهای تحول‌آفرین (نقد سازنده جامع)

تحلیل عمیق مشارکت جوامع محلی در توسعه گردشگری ایران نشان می‌دهد که با وجود پتانسیل‌های غنی و اهداف استراتژیک اعلام‌شده در سطح دولت، عملکرد فعلی با چالش‌های ساختاری جدی مواجه است که مانع از تحقق اهداف پایداری می‌شود.

خلاصه نقد چالشی: توهم رشد و پیامدهای آن

رشد ۲۰ درصدی در تعداد گردشگر ورودی (۷.۳ میلیون نفر در ۱۴۰۳) نباید سیاست‌گذاران را به توهم موفقیت دچار کند. در واقع، این رشد کمّی بدون ارتقاء متناسب در زیرساخت‌ها، آموزش‌های تخصصی و توانمندسازی مالی، یک شمشیر دولبه است. درآمد ناچیز  ۷.۴ میلیارد دلاری در مقایسه با درآمد ۵۰ میلیارد دلاری رقبا ، نشان می‌دهد که این رشد کمّی فاقد ارزش افزوده است و تنها فشار بر منابع فرهنگی و طبیعی کشور را افزایش داده، در حالی که منافع آن به صورت عادلانه در سطح محلی توزیع نمی‌شود.   شکست اصلی در حوزه حکمرانی و نهادی است. در مقایسه با کشورهای منطقه‌ای که با «عزم جدی دولتی» و «همکاری مؤثر بخش دولتی و خصوصی» به توسعه پایدار دست یافته‌اند ، ضعف نهادی ایران مانع از سرمایه‌گذاری مؤثر و ایجاد ثبات در استراتژی‌های بلندمدت شده است. برای برون‌رفت از این وضعیت و تبدیل CBT به ستون واقعی توسعه، اتخاذ راهکارهای ساختاری زیر ضروری است:   

راهکارهای سه‌گانه برای تحول ساختاری

۱. اولویت‌دهی زیرساخت‌های زمینه‌ای و بازنگری در بودجه: سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها یک نیاز اساسی برای ایجاد «شرایط زمینه‌ای» در مناطق محروم است. دولت باید در تنظیم بودجه‌های سال‌های آتی (۱۴۰۴ و ۱۴۰۵) وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی، اولویت را از پروژه‌های تبلیغاتی و همایشی به سرمایه‌گذاری‌های سنگین و هدفمند در زیرساخت‌های اساسی (جاده، بهداشت، انرژی و دسترسی به اینترنت) در ۱۰۰ روستای هدف CBT منتقل کند.   

۲. مدل مشارکت سه‌گانه (دولت، NGO، جامعه محلی): دولت باید مدل مشارکت را فراتر از تعاملات سنتی با بخش خصوصی، به سوی همکاری مؤثر با سازمان‌های غیردولتی و جامعه محلی سوق دهد. سازمان‌های غیردولتی به دلیل توانایی در جلب اعتماد محلی و تخصص در حفاظت از تنوع زیستی، می‌توانند ضعف‌های مدیریتی دولتی در سطح خرد را پوشش دهند.   

۳. توسعه کارآفرینی فرهنگی و نوآوری در آموزش: برنامه‌های آموزشی باید از تمرکز صرف بر اقامتگاه‌داری ساده فراتر روند و بر خلق ارزش‌های جدید متمرکز شوند. این امر شامل آموزش‌های پیشرفته در زمینه مدیریت نوآورانه، استفاده از فناوری‌های نوین برای خدمات پایدار ، برندسازی محصولات محلی و صنایع دستی با ارزش افزوده بالا است.   

 

 

دیدگاه ها

مطالب مرتبط

صنایع‌دستی؛ میراثی برای گردشگری پایدار همدان

صنایع دستی گردشگری همدان به نقل از مجله سفرنویسان - صنایع دستی همدان، به عنوان یکی از غنی ترین جلوه های میراث فرهنگی کشور، نقشی حیاتی در توسعه گردشگری...

نقش شهرداری‌ها در توسعه گردشگری شهری: از برندسازی تا چالش‌ها و راهکارها در ایران

با نقش کلیدی شهرداری ها در توسعه گردشگری شهری آشنا شوید. نگار حسینیان، عضو هیئت علمی بینالود، از برندسازی شهری، چالش ها و راهکارهای ارتقای گردشگری در...

حفظ و نگهداری منابع طبیعی

حفظ و نگهداری منابع طبیعی حفظ و نگهداری منابع طبیعی به عنوان یکی از ارکان اصلی گردشگری پایدار اهمیت بسیاری دارد. منابع طبیعی، ا...